معنی عمل خرد کردن یا اسیاب کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ...
[خذ المزيد]آسیاب یا خردکن، دستگاهی برای خرد کردن مواد جامد به قطعات کوچکتر است.خردکنها مهمترین قسمت آسیاب هستند و عمل چرخش تیغه برای خرد کردن یا آرد کردن را انجام میدهند.آسیاب برای خرد کردن ذرت ...
[خذ المزيد]معنی 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن . مترادف 1- ريزريز كردن، شكستن، له كردن 2- درهمشكستن، نابود كردن 3- تبديل كردن
[خذ المزيد]معنی اسیاب کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ...
[خذ المزيد]معنی: خرحمالی، کار یکنواخت، عمل خرد کردن یا اسیاب کردن، سخت کار کردن، اسیاب کردن، تیز کردن، اسیاب شدن، خرد کردن، ساییدن، اذیت کردن، کوبیدن، سابیدن
[خذ المزيد]نتایج برای معنی فارسی grind. grind. کوبیدن ، عمل خرد کردن یا اسیاب کردن ، سایش ، کار یکنواخت ، اسیاب کردن ، خردکردن ، تیز کردن ، ساییدن ، اذیت کردن ، اسیاب شدن ، سخت کارکردن ، سائیدن ، آسیاب شدن ، سخت ...
[خذ المزيد]کوبیدن، عمل خرد کردن یا آسیاب کردن، سایش، کار یکنواخت، آسیاب کردن، خرد کردن، تیز کردن، ساییدن، اذیت کردن، آسیاب شدن، سخت کار کردن [عمران و معماری]: سابکاری
[خذ المزيد]میل به عمل خرد کردن یا اسیاب کردن اتومبیل ساده دچار شکستگی شده و ممکن است در اثر عمل جراحی دچار آمبولی و فوت شوند. . غذا خوری عسل آنرا شیرین کنید و به عنوان یک وعده غذایی یا یک میان وعده میل کنید. .
[خذ المزيد]معادل های انگلیسی برای ( 1) خرد کردن ، آسیاب کردن ، نرم کردن ( 2 ) تبدیل
[خذ المزيد]Sample translated sentence: فقط بعد از خشک کردن و کامل آسیاب کردن اون ، میتونی بخوریش ↔ only eat this after drying and grinding it completely
[خذ المزيد]© Copyright - PETER&Xمحطم